سلام دوستان عزیز...
عذر منو بپذیرید به خاطر غیبت چند روزم...
شعر جدیدمو تقدیم میکنم به شما و امیدوارم با نظراتون کمکم کنید برای بهتر شدن اشعارم.
قصه ها هست پس شرح پریشانی ما، می دانی؟
شرح مجنون و غم لیلی و حیرانی ما، می دانی؟
تو چه دانی ز غم ما و هواداری چشمان نگار؟؟؟
ماجراهاست به یک بوسه ی پنهانی ما، می دانی؟
مطلع هر غزلم را سخن نام نگارم جای است...
بهر یار است همه شعر و غزلخوانی ما، می دانی؟
فارغ از بال و پر خود شدن و سوز دل و شعله ی شمع
همه پروانه ی او گشتن و ویرانی ما، می دانی؟
همه را صحبت دلدادگی ما بُوَد و ناز بُتان...
نکته ای از دل بشکسته و بارانی ما، می دانی؟
راهِ ناممکن وصلش، به خطرهای فراوان رفتیم
سختی راه وصال و دل طوفانی ما، می دانی؟
آمدم، آمده ام نور تو را مشعل جان گردانم...
تو کرامات شب و محفل نورانی ما، می دانی؟
ای بهاران دل و مایه ی امّید دلِ عاشق ما
لحظه ی بی تویی و حالِ زمستانی ما می دانی؟
فاش گو...! این همه دیوانگی و حالت مهجوری ما...
از دل مضطرب و بی سر و سامانی ما میدانی؟
قاتل جان دو صد عاشق دلباخته ی سوخته دل...
جرم این خبط عیان، از دل زندانی ما می دانی؟
میم و حا...
نظرات شما عزیزان: